محل تبلیغات شما
از آنجایی که مدتی است برای یک شرکت کشتیرانی کار می کنم هر از گاهی به سفرهای دریایی می روم. پارسال یکی از شناورها در بندر شارجه پهلو گرفته بود بنابراین با یکی از همکاران عازم امارت شدم تا از پورت شارجه سوار شناور شویم. تو فرودگاه سه تا خانم پلیس عرب در یک ردیف صندلی نشسته بودند و پاسپورت مسافران را چک می کردند. نوبت من که شد خانم پلیسی که وسط نشسته بود چندتا سوال ازم پرسید و منم خیلی محکم جوابش را دادم و او هم یک نَعَم (بله) غلیظ نثارم کرد و هر سه تا پلیس زدن زیر خنده! منم که خندم گرفته بود سریع محل را ترک کردم. از فرودگاه به سمت پورت خالد حرکت کردیم. شارجه هم مثل دوبی تقریبا تشکیل شده از برج های بلند و گرد و غبار فراوان که در اصطلاح به آن ریزگرد می گوییم. وقتی هم طوفان می شود هوا از گرد و غبار زیاد به رنگ نارنجی در می آید. کلا زندگی در شهرهای امارات بیشتر در محیط های سربسته و لاکچری هست تا در هوای آزاد. پس از چند روز تصمیم به برگشت گرفتیم ولی سیستم های کامپیوتری پورت به مشکل خورده بود و الکی الکی ۱۱ روز آنجا بودم تا بالاخره برگشتیم. البته همکارم رفت از دوبی برگرده ولی من مستقیم‌ از شارجه برگشتم. تو فرودگاه یک خانم جوان که به نظر چینی می آمد ازم خواست روی کاغذ به فینگیلیش بنویسم ،لطفا آنجا را نگاه کنید، چون مجبور بود ایرانی ها راهنمایی کند تا به اسکنرهای چشمی نصب شده روی در گیت های خروج نگاه کنند. ایستادم تا به یکی دو نفر بگوید سپس خداحافظی کردم و سوار هواپیما شدم.
سواحل جنوب ایران از زمستان تا اوایل بهار بسیار هوای دل انگیز و مطبوعی دارند. چندی پیش وقتی تهران خیلی سرد بود راهی عسلویه شدم. عسلویه شهر صنعتی و پر از آلاینده های زیست محیطی هست. از عسلویه راهی سیراف، کنگان و سپس بندر دیّر شدم. سواحل کنگان و دیّر در این موقع از سال بی نظیر هستند. از آنجایی که در دیر مسافرخانه یا هتل وجود نداشت یک سوییت از منزلی مسی اجاره کردم. بارها به جنوب سفر کرده ام و باید بگویم مردمان جنوب بسیار خونگرم و مهمان نواز هستند. به اسرار زیاد صاحبخانه شب به خانه شان رفتم و با دمنوش هایی متشکل از گیاهان فوق العاده ای که از ارتفاعات جَم آورده بودند ازم پذیرایی کردند. مرد و زن هر دو عاشق کار ،طبیعت و تاریخ بودند. در عین سادگی و بی آلایشی سخن می گفتند و بسیار مسئولیت پذیر بودند تا جایی که متوجه شدم هر از گاهی اگر لب ساحل روند اقدام به جمع آوری زباله های کناره ی ساحل می کنند. به راستی حضور در پیششان لذت بخش و مملو از دانستنی ها بود. فردا به محض اتمام کارها راهی ساحل شدم و در کمال ناباوری صدف هایی بس ناب و زیبا جمع کردم و برای سوغاتی آوردم. البته بعدها کسی گفت که نباید این صدف ها را جمع می کردم چرا که گنجینه های دریا هستند. به هر حال هرچه از زیبایی و بکر بودن سواحل بین کنگان و بندر دیّر بگویم کم است. راستی بندر دیر مرکز صید میگو هست و حتی نماد آن هم یک مجسمه ی میگو در تقاطعی کنار ساحل می باشد. پس از دو روز از دیر با قایق به روی یکی از شناورها در ۴ مایلی ساحل رفته و به محض اتمام کارها دوباره به دیر برگشتم و از آنجا راهی بوشهر شدم. در طول مسر از کاکی و خور موج رد شدم. اکثر مردمان این شهرها بر روی مزارع گوجه فرنگی کار می کنند. البته اکثر زمین های حاشیه خلیج پارس زیر کشت گوجه فرنگی هستند. شهر بندری بوشهر بسیار سر زنده و شاد هست. از ساحل زیبا و کافه های رنگارنگ ساحلی و رستوران های بزرگ آن که بگذریم بازار بزرگ و پر نوری دارد که همیشه تا دیروقت شلوغ و پر رفت و آمد است. قبل از پرواز با راهنمایی جوانی بوشهری به رستوران زیبای میداف روبرو ماهی فروش ها رفتم و باید بگویم کیفیت غذای دریایی آن عالیست. باور کنید سواحل جنوب ایران دست کمی از سواحل توریستی دنیا مثل کوپاکابانا و ایپانما ندارند و سواحل شمالی ایران از سواحلی که در هلند دیدم بسیار زیباتر هستند. مگر می شود آدم به جزیره هرمز برود و عاشق رنگ هایش نشود یا در سواحل بکر جنوب قدم بزند و وسعت خیال پیدا نکند! 

سفر به شارجه، بوشهر و بندر دیّر

قبل از سفر به فرانسه

سفرنامه آمریکای جنوبی بخش پنجم

های ,شدم ,سواحل ,یک ,ساحل ,جنوب ,بندر دیّر ,که در ,یکی از ,کنگان و ,و پر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دختر دی ماه .......my love.........